بدون عنوان

اتفاقی رفتم توی سایت فیدلی. یه زمانی بعد از اینکه گوگل سرویس محبوب گوگل ریدر که برای خواندن وبلاگ ها به وسیله فیدشون استفاده میشد رو تعطیل کرد این سایت جایگزین شد.

 تقریبا ۸۰ درصد اون وبلاگ ها توسط صاحبانشون بسته شدن….البته به وسیله این سرویس تونستم پست های قدیمی شون رو ببینم…بدون هیچ توضیحی برای همیشه محو شده بودن. فکر نکنم از نسل های جدید کسی اصلا بدونه وبلاگ چی هست. سرویس های شبکه اجتماعی همه چیز رو بلعید و تمام شد. اگه کسی بخواد دیده بشه اگه اونجا نره برای همیشه مدفون خواهد شد. جایی که تاریخی نداره و بعد از یک سال نه میشه تاریخچه چیزی رو دید و نه جستجویی داشت…هویت یعنی لحظه حال. بعد از ۲ روز تموم میشی.

بعدش اومدم اینجا.دیدم چنین روزی ۷ سال پیش یک عکس گذاشتم و دیگر هیچ.من هم دیگه انگیزه ای ندارم. یک زمانی می رفتم ببینم چه خواننده ای از کجای دنیا اومده اینجا، با چه واژه ای وبلاگ رو پیدا کرده، …چه دنیای با مزه ای و چقدر وقت داشتم. الان برام هیچ اهمیتی نداره.

ولی همچنان دوست ندارم همه چی رو ببندم. شاید یکی از چیزهایی که من قبلا زده ام به درد کسی بخوره. چند وقت پیش در یکی از مجلات ایران (اندیشه پویا) در ویژه نامه درگذشت شاعر معاصر «احمد رضا احمدی» از قول او نوشته بود که آدم هر حرفی داره تا قبل از ۴۰ سالگی می زنه و بعدش به تکرار خودش میرسه.

.